معرفی نرم افزار چرو
- تحلیل دروس
- خواندن متون مهم
- دانش های ادبی
- دانش های زبانی
- قالب های شعری
- علایم نگارشی
- آزمون های متعدد
1- تحلیل دروس
2- دانش های ادبی
3- دانش های زبانی
4- قالب های شعری
5- آزمون
لغت نامه دهخدا
برای یافتن هر کلمه روی حرف ابتدای آن در جدول زیر کلیک کنید.
ا
|
آ
|
ب
|
پ
|
ت
|
ث
|
ج
|
چ
|
ح
|
خ
|
د
|
ذ
|
ر
|
ز
|
ژ
|
س
|
ش
|
ص
|
ض
|
ط
|
ظ
|
ع
|
غ
|
ف
|
ق
|
ک
|
گ
|
ل
|
م
|
ن
|
ه
|
و
|
تصویر صفحه ی اوّل محتوای الکترونیکی واژه نامه (کلمات ب ، پ) می باشد.
لطفا جهت دانلود محتوای الکترونیکی
به ادامه مطلب رجوع کنید.
شهید باهنر:
« تربیت را از جایی شروع کنید که بچه ها می خواهند
و به جایی خاتمه دهید که شما می خواهید.»
ب +انداخت =بانداخت =بینداخت
م +انداز =مانداز =مینداز
ن + اندوز = ناندوز = نیندوز
2) همزه پایانی برخی کلمات عربی در فارسی حذف می شود.
انشاء = انشا املاء =املا ابتداء =ابتدا
توجه1: این گونه کلمه ها هرگاه مضاف یا موصوف واقع شوند ،طبق قوانین خط فارسی به جای کسره به آن ها « ی » اضافه می کنیم.
ابتداء کار =ابتدای کار انشاء روان = انشای روان
توجه 2)این گونه کلمه ها هر گاه مضاف یا موصوف واقع شوند ، به جای همزه « ی » می گیرند.
ابتدائی =ابتدایی شعرائی = شعرایی
توجه 3)همزه برخی کلمه ها اصلی است ونباید حذف یا بدل شود.
رأ س ، سوء
3)همزه معمولاً در زبان فارسی برای سهولت تلفظ به « ی » بدل می شود.
زائد =زاید دائم =دایم عجائب = عجایب
توجه: برخی از همزه ها به شکل اصلی خود به کار می روند.
قرائت ، صائب ، قائم
4)همزه کلمه های ماقبل مفتوح در وسط یا پایان روی کرسی « ا »نوشته می شود.
رأس ، ملجأ تأ لیف ، رأ فت
5) همزه ما قبل مضموم روی کرسی « و »نوشته می شود .
مؤدب ، مؤ من ،مؤا خذه
6)همزه ما قبل مکسور روی کرسی « ی »نوشته می شود.
توطئه ،لئام
نمونه سوال ادبیات فارسی - سال هفتم - دریافت فایل Word دریافت فایل PDF
تمرینهای مربوط به اجزای گزاره - سال هفتم - دریافت فایل Word دریافت فایل PDF
جزوه ادبیات - سال هفتم - دریافت جزوه بصورت Word
جزوه ادبیات سال سوم راهنمایی - دریافت جزوه بصورت ZIP
کنایه ها در ادبیات فارسی پایه ی هفتم
نام درس : ستایش
عبارت کنایی کنایه از:
در چاه نیفتیم گمراه و منحرف نشویم
جان بازیم ازجانمان بگذریم و درراه تو بمیریم
از راه نیفتیم گمراه نشویم
دلی ده شجاعت به ما بده
دست گیر یاری کن
اى (حرف ندا) همیشه جدا از منادا نوشته مىشود:
اى خدا، اى که
این، آن جدا از جزء و کلمهٔ پس از خود نوشته مىشود:
استثنا: آنچه، آنکه، اینکه، اینجا، آنجا، وانگهى
همین، همان همواره جدا از کلمهٔ پساز خود نوشته مىشود:
همین خانه، همینجا، همان کتاب، همانجا
هیچ همواره جدا از کلمهٔ پس از خود نوشته مىشود:
هیچیک، هیچکدام، هیچکس
چه جدا از کلمهٔ پس از خود نوشته مىشود، مگر در:
چرا، چگونه، چقدر، چطور، چسان
چه همواره به کلمهٔ پیش از خود مىچسبد:
آنچه، چنانچه، خوانچه، کتابچه، ماهیچه، کمانچه، قبالهنامچه
را در همه جا جدا از کلمهٔ پیش از خود نوشته مىشود، مگر در موارد زیر:
چرا در معناى «براى چه؟» و در معناى «آرى»، در پاسخ به پرسش منفى.
که جدا از کلمهٔ پیش از خود نوشته مىشود:
چنانکه، آنکه (= آنکسىکه)
استثناء: بلکه، آنکه، اینکه
ابن، حذف یا حفظ همزهٔ این کلمه، وقتى که بین دو عَلَم (اسم خاص اشخاص) واقع شود، هر دو صحیح است:
حسینبنعلى/ حسینابنعلى؛ محمّدبنزکریاى رازى/ محمّدابن زکریاى رازى؛ حسینبنعبداللهبنسینا/ حسینابنعبداللهابنسینا
به در موارد زیر پیوسته نوشته مىشود:
1. هنگامى که بر سر فعل یا مصدر بیاید (همانکه اصطلاحاً «باى زینت» یا «باى تأکید» خوانده مىشود):
بگفتم، بروم، بنماید، بگفتن (= گفتن)
2. بهصورت بدین، بدان، بدو، بدیشان1 به کار رود.
3. هرگاه صفت بسازد:
بخرد، بشکوه، بهنجار، بنام
به در سایر موارد جدا نوشته مىشود:
به برادرت گفتم، به سر بردن، به آواز بلنـد، بهسختى، منـزلبهمنـزل، به نام خدا
تبصره: حرف «به» که در آغاز بعضى از ترکیبهاى عربى مىآید از نوع حرف اضافهٔ فارسى نیست و پیوسته به کلمهٔ بعد نوشته مىشود:
بعینه، بنفسه، برأیالعین، بشخصه، مابازاء، بذاته
ـ هرگاه «باى زینت»، «نون نفى»، «میم نهى» بر سر افعالى که با الف مفتوح یا مضموم آغاز مىشوند (مانند انداختن، افتادن، افکندن) بیاید، «الف» در نوشتن حذف مىشود:
بینداز، نیفتاد، میفکن
بى همیشه جدا از کلمهٔ پس از خود نوشته مىشود، مگر آنکه کلمه بسیطگونه باشد، یعنى معناى آن دقیقاً مرکب از معانى اجزاى آن نباشد:
بیهوده، بیخود، بیراه، بیچاره، بینوا، بیجا
مى و همى همواره جدا از کلمهٔ پس از خود نوشته مىشود:
مىرود، مىافکند، همىگوید
هم همواره جدا از کلمهٔ پس از خود نوشته مىشود، مگر در موارد زیر:
1. کلمه بسیطگونه باشد:
همشهرى، همشیره، همدیگر، همسایه، همین، همان، همچنین، همچنان
2. جزء دوم تکهجایى باشد:
همدرس، همسنگ، همکار، همراه
در صورتى که پیوستهنویسى «هم» با کلمهٔ بعد از خود موجب دشوارخوانى شود، مانندهمصنف، همصوت، همتیم جدانویسى آن مرجّح است.
3. جزء دوم با مصوت «آ» شروع شود:
همایش، هماورد، هماهنگ
در صورتى که قبلاز حرف «آ» همزه در تلفّظ ظاهر شود، هم جدا نوشته مىشود:
همآرزو، همآرمان
تبصره: هم، بر سر کلماتى که با «الف» یا «م» آغاز مىشود، جدا نوشته مىشود:
هماسم، هممرز، هممسلک
تر و ترین همواره جدا از کلمهٔ پیش از خود نوشته مىشود، مگر در:
بهتر، مهتر، کهتر، بیشتر، کمتر
ها (نشانهٔ جمع) در ترکیب با کلمات به هر دو صورت (پیوسته و جدا) صحیح مىباشد:
کتابها/ کتابها، باغها/ باغها، چاهها /چاهها، کوهها/ کوهها، گرهها/ گرهها
اما در موارد زیر جدانویسى الزامى است:
1. هرگاه ها بعداز کلمههاى بیگانهٔ نامأنوس به کار رود:
مرکانتیلیستها، پزیتیویستها، فرمالیستها
2. هنگامى که بخواهیم اصل کلمه را براى آموزش یا براى برجستهسازى مشخص کنیم:
کتابها، باغها، متمدنها، ایرانىها
3. هرگاه کلمه پردندانه (بیشاز سه دندانه) شود و یا به «ط» و «ظ» ختم شود:
پیشبینىها، حساسیتها، استنباطها، تلفّظها
4. هرگاه جمع اسامى خاص مدّ نظر باشد:
سعدىها، فردوسىها، مولوىها، هدایتها
5. کلمه به هاى غیرملفوظ ختم شود:
میوهها، خانهها
یا به هاى ملفوظى ختم شود که حرف قبل از آن حرف متّصل باشد:
سفیهها، فقیهها، پیهها، بهها
درعربی به کلماتی هم خانواده می گویند که ازیک ریشه گرفته شده باشند و حرف های اصلی آنها پشت سرهم بیایند
مانند :
رابط - مربوط - ارتباط - ربط
عجله - عجول - عاجل و تعجیل
برای اطلاع از بودجه بندی صحیح مرحله اول آزمون علمی دانش آموزان پایه هفتم متوسطه اول لینک زیر را دانلود کنید.
بخشنامه اصلاحیه بودجه بندی پایه هفتم
مقاله حاضر مقاله ای مروری است که در ابتدا از مشکلات املا واملا نویسی سر کلاس و مدارس ابتدایی پرداخته و
ریشه های فردی در محیط این مشکلات را مورد بررسی قرار گرفته و با ارائه راه کارهایی برای رفع مشکل آموزگاران سر
کلاس و کمک و همیاری به دانش آموزان در خانواده پرداخته است.
مقدمه :
تعریف املا: املا کلمه ای است عربی ومصدر. این کلمه در ترجمه فارسی به معنای پر کردن نویسانیدن، دیگری را به تلقین
از خود چیزی گفتن، مطلبی را تقریر کردن تا کسی بنویسد.
نوشتن از تلقین مطلبی که دیگری تقریر کند. طریقه نوشتن کلمات درست نویسی ،نوشتن ترکیب حروف موافق قاعده
رسم الخط استفاده شده است (دهخدا 1375)
ریشه لاتین املا فرانسوی است و به معنای مطلبی که کسی املا کند ودیگری بنویسد. جمع کلمه املا امالی است و
کتاب های بسیاری به نام امالی داریم یعنی دیگران گفتند وافرادی می نوشتند و بعد ها به صورت سند های مهم
علمی می شوند. املا گویی واملا نویسی یکی از مهارت های پیچیده و مهم و اساسی زبان فارسی است.
بدیهی است که با نوشته ای که با غلط املایی همراه باشد ارتباط زبانی بین افراد جامعه به نحو موثر برقرار نمی شود.
بنابراین لزوم توجه به این درس کاملا روشن است و در نوشتن املا دانش آموزان عزیز باید موارد زیر را رعایت کنند.
الف – خوب گوش دادن و تشخیص دقیق کلمات ودرک آن ها
ب – خوب تشخیص دادن ،یادآوری و مجسم ساختن تصویر و باز شناسی آن کلمه در ذهن
ج – درست نویسی، نوشتن صحیح حروف سازنده کلمه و توالی مناسب آن ها (سایت پژواک )
تعریف کودک استثنایی :
کودک استثنایی اول یک کودک است ( انسان است با همه خصوصیات و صفات یک انسان ) و بعد کودکی است با
خصوصیات و تفاوتهای استثنایی نسبت به سایر کودکان. و همین ویژگیها و خصوصیات است که معلمان و اولیا باید خودشان
را با آن سازگار کنند.
در واقع بین تمام خصوصیات روانی و جسمانی و تمام استعدادهای مختلف هر فرد تفاوت های مشهودی موجود است پس
می توان گفت که هر فرد نسبت به افراد دیگر استثنایی است و کلمه استثنایی بطور اعم و به معنای دقیق علمی خود
نمی تواند فقط به گروه های خاصی از افراد جامعه اطلاق شود.
بنابراین آنچه که ما اصطلاحاً « کودک استثنایی » می گوئیم بدین معناست که کودک از نظر هوشی و جسمی و روانی و اجتماعی بمیزان قابل توجهی نسبت به دیگر همسالان خود متفاوت می باشد و نمی تواند بنحو مطلوب حداکثر استفاده از برنامه های آموزش و پرورش عادی ببرد.
در اینگونه کودکان واکنشها، ویژگیهای خاص دارد بدلیل اینکه کودک رشد فکری کامل ندارد و بدلیل اینکه نمی تواند بر
رفتارهای خود کنترل داشته باشد و یا اگر عمل خلافی از او سر زد احساس گناه و تقصیر کند، چون از نظر شخصیتی
نارس و نابالغ است، ناگزیر نیازمند به توجه خاص و آموزش و خدمات فوق العاده ای است.
عنوان کودکان استثنایی در مکاتب امریکا و انگلستان فرق می کند. در امریکا به تمام کودکانی که بنحوی با کودکا
طبیعی و همسن خود از نظر فکری، جسمی، عاطفی. عقلانی، رفتاری و … فرق داشته باشد استثنایی گفته می شود
و مسلماً با قبول این تعریف یک کودک نابغه، نابینا، ناشنوا و عقب مانده ذهنی همه استثنایی هستند.
در انگلستان لغت استثنایی را محدود به تیزهوشی می کنند و سایر کودکانی را که به عللی تحت حجامت و آموزش
خاص هستند کودکان ویژه می گویند. (هالامان ترجمه جوادیان -1371)
بطور کلی این کودکان را باید از سه نظر مورد مطالعه قرار داد :
• آنهایی که از بدو تولد به علت ناراحتیهای ارثی و اختلالات مادرزادی بیماری مشخصی دارند مانند منگولها، هیدروسفالی و …
• کسانی که از ابتدا با وسایل تشخیصی می توان به بیماری آنها پی برد. مانند : اختلالات غدد مترشحه داخلی،
دررفتگی مادرزادی لگن و …
• افرادی که نقص عضو و بیماری آنها در طول رشد مشخص می شود.
مانند : فج مغزی، غقب ماندگی ذهنی، ضای
تعریف اختلالات یادگیری :
زمانی که کودکان با نارساییهای یادگیری را در رده کودکان با آسیب مغزی طبقه بندی می کرده اند و زمانی دیگر آنان را
کسانی با اشکالات خفیف مغزی می پنداشتند. اما در تازه ترین مطالعات در این زمینه برای آنان اصطلاح کودکان با
نارساییهای ویژه یادگیری گزیده شده است.
کودک با آسیب مغزی کودکی است که پیش از زایمان در طول مدت آن یا پس از تولد دچار صدمه یا عفونت مغزی شده باشد
در نتیجه این آسیب جسمی ممکن است نفصها یا اشکالاتی در سیستم اعصاب کودک به صورت آشکار یا پنهان بروز کند ولی
به هر حال چنین کودکی دارای دشواری در ادراک تفکر یا رفتار هیجانی به طور جداگانه یا ترکیبی از آنها است. این دشواریها
را می توان از طریق آزمونهای ویژه ای نشان داد. کودکی که دارای این اشکالات است نمی تواند مانند دیگر کودکان طبیعی
د ریادگیری پیشرفت داشته باشد. بدیگر سخن این مشکلات مانع یادگیری ان می شوند یا موجب کند شدن فرایند یادگیری
در او می گردند. (نراقی – 1380)
تمام افرادی که دچار صدمات مغزی هستند الزاما دارای نارساییهایی در یادگیری نیستند. در طول سالهای 1960 اصطلاح
اشکلالات خفیف مغزی جایگزین اصطلاح آسیب مغزی گردید. این اصطلاح هم به کودکان مورد نظر استراس و هم به کودکانی
که دشواری در ادراک و یادگیری داشتند اطلاق می شد. کودکان با اشکالات خفیف مغزی کودکانی هستند که از نظر هوش
کلی نزدیک متوسط متوسط یا بالاتر از متوسط اند اما مشکلات و دشواریهایی ویژه د ریادگیری یا رفتار دارند. میزان این
مشکلات از خفیف تا شدید متفاوت است.
علت اصلی این دشواریها انحراف اعمال مربوط به سیستم اعصاب مرکزی از حالت عادی است که به صورتهای گوناگون مشخص
می شود. مانند دشواری در درک - فهم - زبان - حافظه - کنترل - توجه - اعما ل حرکتی و. .. این انحرافات ممکن است
در اثر نقص ژنهای گوناگون اختلال در سوخت و ساز - ضربات مغزی یا سایر بیماریها و حوادثی که در طول سالهایی که
برای رشد و تکامل سیستم اعصاب مرکزی لازم است یا از علتهای ناشناخته ای بوجود آید.
از نظر آموزشی کودکانی دارای نارساییهای یادگیری هستند که تفاوت فاحشی بین توانایی هوشی بالقوه آنان و
عملکردشان در ارتباط با فرایند یادگیری وجود داشته باشد. و جود این تفاوت ممکن است همراه با اشکال مشخص
شده ای در سیستم اعصاب مرکزی باشد اما باید به خاطر داشت که این تفاوت ناشی از عقب ماندگیهای
ذهنی - محرومیت فرهنگی و اموزشی - اشکالات شدید هیجانی یا نقص در حواس مختلف نیست.
مشکل عمده در این تعریف تعیین توانایی هوش بالقوه کودک است زیرا توانایی کودک معمولا از طریق عملکرد او در اجرای نوعی
از آزمونهای هوشی بدست می آید و این عملکرد تحت تاثیر انگیزشهای کودک و سایر عوامل ناخواسته خارجی قرار می گیرد.
این اشکالات ممکن است در کودکان به صورتهای گوناگون مانند :
دشواری در گوش دادن - فکر کردن - صحبت کردن - خواندن - نوشتن - هجی کردن - حساب کردن ظاهر شود. این تعریف
شامل کودکان با صدمه مغزی - آسیب مغزی - نارساخوانی - آفازی و... می شود اما آن دسته از کودکانی را که اشکال
اساسی یادگیری آنان در نتیجه نقص بینایی - شنوایی - حرکتی - عقب ماندگی ذهنی - اشکالات هیجانی یا محرومیتهای
محیطی است در بر نمی گیرد. از تعاریف مختلفی که متخصصین در زمینه کودکان با نارساییهای یادگیری ارائه داده اند
می توان ویژگیهایی به خلاصه زیر برای آنان بر شمرد :
1- این کودکان دارای بهره هوشی تقریبا عادی یا بالاتر هستند.
2- این کودکان از نظر حواس مختلف بینایی و شنوایی. .. سالم هستند.
3- این کودکان از امکانات از امکانات محیطی و آموزشی نسبتا مناسبی برخوردار هستند.
4- این کودکان دارای نابهنجاریهای شدید رفتاری نیستند.
5- پیشرفت آموزشی این کودکان به طور قابل ملاحظه ای کمتر از بهره هوشی - سن و امکانات آموزشی که از آن
برخوردارند است.
عللی را که برای شکست این کودکان در امر یادگیری شایسته ذکر است چنین می توان خلاصه کرد :
الف - فقدان انگیزش کافی
ب - فقدان توجه و دقت لازم
ج - دقت بیش از اندازه به جزیی از کل
د- فقدان هماهنگی لازم در حرکات
توصیه می شود چون این کودکان با برخورداری از هوش عادی ممکن است در یک یا چند زمینه یادگیری مانند :
خواندن - نوشتن - هجی کردن - حساب کردن - توجه کردن و. ... مشکل داشته باشند توسط یک گفتار درمان
ارزیابی و درمان گردد.
علائم بالینی ناتوانی یادگیری
سن پیش دبستانی
- نسبت به بچه های دیگر، دیرتر صحبت می کند.
- هنگام محاوره برای یافتن کلمات صحیح ناتوان است.
- نمی تواند در یک دسته بندی خاص، کلمات را به سرعت نام ببرد.
- در قافیه ساختن مشکل دارد.
- در یادگیری الفبا، روزهای هفته، رنگ ها، شکل ها و اعداد مشکل دارد.
- فوق العاده بیقرار است و براحتی حواسش پرت می شود.
- نمی تواند از دستورات یا قواعد پیروی کند.
کودکستان تا کلاس چهارم
- در یادگیری ارتباط بین حروف و صداها کند است.
- نمی تواند صداها را با هم ترکیب کند تا کلمات را بسازد.
- اشتباهات ثابتی در خواندن و هجی کردن دارد.
- مشکلاتی در به یاد آوردن توالی ها و گفتن زمان دارد.
- در یادگیری مهارت های جدید کند است.
- در برنامه ریزی مشکل دارد.
کلاس پنجم تا سوم راهنمایی
- در یادگیری پیشوندها، پسوندها، ریشه کلمات و سایر روش های خواندن کند است.
- از خواندن با صدای بلند پرهیز می کند.
- در ریاضیات با مسأله های نوشتنی مشکل دارد.
- در قسمت واحدی از یک متن نوشته شده یک کلمه را به صورت های مختلفی هجی می کند.
- از تکالیف خواندنی و نوشتنی پرهیز می کند.
- در به یادآوری و درک آنچه خوانده است، مشکلاتی دارد.
- کارها را به کندی انجام می دهد.
- مشکلاتی در درک، یا تعمیم دادن مفاهیم دارد.
- دستورات و اطلاعات را اشتباه می خواند. هالامان ترجمه ماهر – 1380)
کودکان دیر آموز :
اکثر کودکانی که با نام دیر آموز شناخته میشوند بر خلاف تصور اطرافیان ومربیان فاقد استعداد نیستند بلکه مطالب را دیرتر از
سایر کودکان فرا می گیرند. تعدادزیادی از این گروه با استفاده از روش های خاص آموزشی به تدریج به پای سایر
کودکان می رسند. کودک دیر آموز نیز مانند هر کودک دیگر باید از آموزش و پرورش صحیح ومناسب خود استفاده کند.
مربیان باید این گونه کودکان را به سرعت سناسایی نمایند و با ترتیب ساعاتی فوق العاده و تکرار و غنی سازی برنامه
مدرسه را برای آنان چون زندانی سرد ومحیطی غیر قابل پذیرش نسازند. تعداد این قبیل دانش آموزان در مدارس بسیار
است که توجه مدرسه و مربی می تواند به سهولت مشکل آنان را بر طرف سازد و تحصیل ومدرسه را برای آنان قابل هضم نماید.
بسیاری از کودکان دیر آموز ممکن است پس از مدتی چون سایر کودکان وحتی بهتر از آنان دروسی مختلف را فرا گیرند.
نباید فراموش کرد که نوابغ ودانشمندانی چون ادیسون و نیوتن در آغاز کودکی جز کودکان تنبل و دیر آموز بوده اند ولی
بعد ها شکوفایی خاصی در آنان ظاهر گشته است. نقصان توانایی فرد در فراگیری ممکن است معلول برخی مسایل
جز ءی باشد که با بر طرف شدن علت کودک به حال عادی خود برگرددو در فراگیری حتی بهتر از دیگران شود. لذادر این
مورد نباید شتاب کرد وبا عناوینی چون تنبل و کودن آینده وی را خراب نمود.
دیر آموزی را نباید خصلتی فطری دانست بلکه ممکن است معلول بیماری تعلیم وتربیت ناصحیح ،محیط خانوادگی
نامناسب ،فقر غذایی ،بی دقتی وحتی رفتار ناصحیح مربی و اطرافیان ،رفع علت وکوشش در رغبت در دانش آموز
در اکثر موارد نتیجه ای مفید داشته است.
جداسازی کودکان دیر آموز از سایر کودکان وتشکیل کلاس جداگانه برای آن ها صحیح نیست وباید به آنان در میان کودکان
دیگر با توجهی بیشتر آموزش داد. ضمنا مربیان و پدران و مادران این گونه کودکان نباید توقعی ما فوق استعدادوامکان
از آنان داشته باشند وباید مقدورات وقدرت آن ها را در نظر گیرند. توجه به بهداشت روانی همچنین خانواده و محیط زندگی
این گونه کودکان را نباید از نظر دور داشت.
کودکان دیرآموز گاهی ازآن جهت که نمی توانند خود را با کلاس و همکلاسان وفق دهند منزوی می گردند. در بازی های
گروهی شرکت نمی کنند وبیشتر به تماشای بازی تا شرکت در آن رغبت نشان می دهند. مربی بایددر این مورد
وی را بهشرکت در بازی تشویق کند. حتی در مواردی مربی میتواند با شرکت خود در بازی وطلب کمک از دانش آموز
منزوی وب رابه شرکت در بازی راهنما کرد.
کودکان دیر آموزممکن است گاهی بر عکس شرور و پرخاشگر کردند وبه سبب ناهماهنگی با کلاس وسرزنش مربی نوعی نا سازگاری در آنان به وجود آید وبکوشندتا از طریق پرخاشگری، دروغ گویی،
خیالبافی و گفتن مطالبی که صحت ندارد به جبران حقارتی که به سبب ناهماهنگی باکلاس وسرزنش مربی احساس نموده اند از این طریق بین هم کلاسان کسب شخصیت کنند.
نباید فراموش کرد که کودکان دیر آموز چون سایر کودکان می اندیشند، استدلال می کند ودوست دارد که از نظریاتش
استفاده شودو به افکارش احترام گذارند. (پاکزاد 1368)
مشکلات املا نویسی :
مشکلات املا نویسی انواع مختلفی دارد که عبارتند از جا انداختن کلمات – وارونه نویسی – غلط نویسی حروف – ننوشتن
حروف ع – اشتباه در نوشتن کلمات استثنا مانند (حمزه – خوا – و - ئ ) – اضافه نویسی حرف – ننوشتن تشدید –
اشتباه سمعی و تلفظی – کم و زیاد گذاشتن دندانه – اشتباه نوشتن شکل ظاهری حروف – اشتباه در نوشتن
رسم الخط جدا نویسی – متصل نویسی کلمات – کم و زیاد سر کج – قرار دادن ه در آخر کلمات –
علل مشکلات املا نویسی :
برخی از اشکالات عمده دانش آموزان به صورت آموزشی می با شد. اشتباه نویسی در شکل ظاهری حروف نوشتن
که در موقع تدریس هر درس بر این کلمه هایی که دانش آموزان اشکال دارند باید بیشتر تمرین و تکرار شوند که اغلب
این ها کلماتی هستند که دانش آموز آن را خوب یاد نگرفته ویا در ذهنش نیست.
ضعف حافظه دیداری – یعنی این که دانش آموز شکل کلمه را در ذهن خود فراموش می کند.
ضعف آموزشی – یعنی این که فرد طریقه نوشتن صحیح را خوب یاد نگرفته است.
وارونه نویسی کلمه را وارونه می نویسد ضعف در دقت – قرینه نویسی- ضعف در حساسیت شنیداری
جدول غلط های املایی و نوع آن
نارسا نویسی :
اصطلاح نارسا نویسی در مورد کودکانی به کار می رود که به رغم داشتن هوش طبیعی بسیار بد می نویسد. این کودکان
از نظر جسمی و حسی مشکل قابل ملاحظه ای ندارند. از امکانات محیطی – آموزشی مناسبی برخوردارند و دارای
نابهنجاری شدید رفتاری نیستند و در عین حال پیشرفت آموزشی آنها نسبت به بهره هوشی ،سن و امکانات آموزشی
شان به مراتب کمتر است. آنان در یک یا چند ماده درسی که مربوط به نوشتن و املا است به وضوح مشکل دارند
.نارسا نویسی اختلاللی ویژه در یادگیری محسوب می شود. نارسا نویسی در مورد کودکانی به کار می رود که
به رغم برخورداری از هوش طبیعی بسیار بد می نویسند معمولا این کودکان از نظر حواس بینایی،شنوایی و...سالم هستند
. از امکانات خانوادگی و آموزشی وبه طور کلی از محیط مناسبی برخوردارند دارای نابهنجاری شدید اخلاقی نیستند.
با وجود همه این ها پیشرفت آموزشی و درسی آنها به طور قابل ملاحظه ای کمتر از بهره هوشی سن و امکانات آموزشی
است که آنها از آن برخوردارند.این دسته از دانش آموزان در یک یا چند ماده درسی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم
به نوشتن املا مربوط است مشکل دارند.
به طور معمول به دانش آموزانی برچسب نارسایی زده می شود که دوسال اول دبستان را پشت سز گذاشته باشند
و به نوشتن غلط های فاحش وزیاد ادامه دهند.این دانش آموزان طبقه ای ازدانش آموزان با اختلافات ویژه یادگیری را
تشکیل می دهند.
باید به خاطر داشت که در بسیاری از موارد مشکلات نوشتن (رو نویسی)و املا (دیکته) دانش آموزان ممکن است
به علت تدریس ناکافی ونادرست معلمان تازه کار که خود از آموزش کافی برخوردار نیستند باشد ویا به دلایلی
مانند غیبت های طولانی ومکرر دانش آموز یا معلم ،تغییر مدرسه،کلاس های پرجمعیت،روابط نامطلوب معلم و
دانش آموز وبرنامه درسی نامناسب ومانندآنه باشد که در این صورت مشکل دانش آموز با تعریف مذکور تطابق
ندارد واحتمالا با رسیدگی به وضع موجود واصلاح آن برطرف می شود.(سیف نراقی و نادری 1374صص289و299)
تشخیص نارسا نویسی مستلزن توجه به مراحل زیر است:
1-اندازه گیری سطح هوش کودک
2-آمایش عصبی ونیز حواس پنج گانه
3-بررسی امکانات ومحدودیت های آموزشی(کلاس مدرسه)؛برای مثال شیوه تدریس معلم نمره های درسی ،غیبت
دانش آموز،جمعیت کلاس و...
4-بررسی لازمبه منظور آگاهی از وجود یا نبود نابهنجاری های عاطفی ورفتاری در خانواده و مدرسه 5-بررسی لازم
در زمینه مواردی که در مبحث علل به آن ها اشاره کردیم مواردی از قبیل مهارت خواندن ،ادراک فضایی
،هماهنگی چشم و دست ،برتری جانبی،حافظه بینایی و شنوایی و...(هالاهان ترجمه جوادیان)
درمان اختلالات یادگیری :
رفتاردرمانی
روان درمانی
کاردرمانی ذهنی
گفتار درمانی و یکپارچه سازی حسی
فعالیتهای درمانی بکاررفته:
بیو فیدبک
تحریکات وستیبولار
تحریکات حسی (سطحی، فشاری، عمقی) در اندامها و بدن
تقویت مهارتهای ادراکی-حرکتی
تقویت مهارتهای ارتباطی (کلامی و غیرکلامی)
تقویت مهارتهای خودیاری
تقویت مهارتهای شناختی و ترسیمی (پاکزاد 1376)
نکاتی در مورد املا نویسی :
- فضا سازی ایجاد فضای آرام شاد ولذت بخش
- پس از بازی های شاد وقت مناسبی برای املا می باشد بنابراین می توان بعد از زنگ ورزش در برنامه املا را گنجاند
تا دانش آموز از این درس لذت ببرد.
- طرح املای خلّاق علاقه بچّه ها را به این درس بیشتر می کند.
- از املای یک سویه پرهیز شود.
- گاهی استراحت میان املا ضروری است. (همان )
درمان اختلالات املا نویسی
تقویت حافظه دیداری ،تقویت حافظه شنیداری ،تقویت عضلات وماهیچه دست برای تند نویسی از جمله کارهایی است
که باید برای دانش آموزان انجام شود از قرار زیر است.
- مچاله کردن کاغذ یا روزنامه باطله به شکل سرگرم کننده ویا به حالت مسابقه بین والدین وفرزند
- بازی با خمیر بازی ویا گل مجسمه سازی
- برش اشکال هندسی وغیره بر روی کاغذ ومقوا به وسیله قیچی کوچک
- بازی با راکت پینگ پنگ جهت تقویت مچ دست
- پیچاندن نخ دور قرقره
- تغذیه مناسب وپر کالری (همان )
جهت تقویت هماهنگی بین دیدن وحرکت وافزایش دقت
- نشانه گیری به وسیله توپ یا پرتاپ توپ به داخل سبد
- تیله بازی
- پرتاپ حلقه های پلاستیکی برروی تیرکهای عمودی
- تیراندازی ونشانه گیری توسط تفنگ های پلاستیکی
- نخ کردن سوزن درشت وبه تدریج سوزن ها کوچک تر کردن سوزن
- ردکردن مهره های توخالی از نخ وساختن گردنبند
- حمل لیوان پر از آب هنگام راه رفتن وتلاش در نریختن آب از لیوان
- دوخت ودوز ساده
تقویت حافظه دیداری و شنیداری
- بازی نشان دادن تصاویر رنگی وسپس پنهان ساختن تصویر و از کودک درباره آن سوال کردن
- چندین کارت مصور را به کودک نشان می دهیم.پس از این که کودک به آن نگاه کرد وآن را به خاطر سپرد
از او می خواهیم که چشمان خود را باز کرده و بگوید کدام کارت حذف شده است.
- همین بازی را می توان در ترتیب چیدن کارتها انجام داد وجای آنها را عوض کرد و کودک باید بگوید کدام دو کارت
جابه جا شده است.
- بازی معروف دیدن اشیا اتاق وپنهان ساختن یکی از اشیا اتاق وقتی کودک بیرون رفته باشد آن گاه کودک به اتاق
آمده و باید حدس بزند کدام شی پنهان شده است.
- به او اشیا مختلف را نشان داده ونام می بریم وسپس از او می خواهیم نامشان را به یاد آورده وبگوید.
- لیوانهای هم اندازه را با مقادیر مختلف آب پر می کنیم تا ضربه زدن به آنها نت های موسیقی مختلفی تولید شود؛
پس از چند بار تمرین کودک باید با چشمان بسته صدای مخصوص هر لیوان را تشخیص دهد.
-ضبط صداهای مختلف (گریه،خنده وضربه به اشیا مختلف و...) وپخش مجدد آنها وتشخیص صدا از طرف کودک.
-ضبط صدای کودک هنگام خواندن کلمات و پخش مجدد آنها و یافتن کلمه مورد نظر پس از شنیدن صدای خودش از ضبط صوت.
- گوش دادن به صدای ضعیف رادیو وضبط وپس از آن بازگو کردن آنچه شنیده است.
- برای درمان نارسائی های ادراکی(به ویژه ادراک بصری اشکال دو بعدی):
- استفاده از لوح های آموزشی شکل های ساده و پیچیده وکپی کردن آن شکل ها به دفعات (خطوط
ساده،صاف ومستقیم،منحنی ،دایره،چند وجهی و...
- پرکردن شکل های نقطه چین یا نقاشی حیوانات و...که به شکل نقطه چین رسم شده است.
- استفاده از تصاویردرهم ومبهم وپیدا کردن اشیا یا حیوانات به خصوص در تصاویر شلوغ.
- رسم ناقص حروف (در اندازه های درشت و ریز و کامل کردن انها توسط کودک
برای بهبود نارسایی در هجی کردن و صدا کشی می توان از روش های زیر استفاده کرد:
- استفاده از هجاهای بی معنی ساده (مثل ال-اب –ات-اج و...)و سپس هجاهای مشکل تر و دوبخشی
(تی تی-زازا-بی باسی باو...)
می توان از کودک خواست اولین حرف چند کلمه را بنویسد در صورت موفقیت دوحرف اول یا دوحرف آخرکلمه
را تشخیص داده و بنویسید.
نتیجه گیری :
می توان از راه تشخیص و شناسایی درست و زود هنگام وبا استفاده از آموزش راهبرد های مناسب و در نظر گرفتن
سبک یادگیری و ویژگی های روان شناختی هر کودک به این گروه از دانش آموزان کمک کرد. با توجه به موارد
ذکر شده در مقاله وعلل وطرز درمان اختلالات یادگیری قابل درمان هستند بنابراین معلم حساس وفعال و
خلاق می تواند شاگردانی که اختلال یادگیری دارند را بهبودبخشد. با آرزوی موفقیت همه معلمان زحمت کش .
کلیدهای آموزشی ، اگر قفل مشکلات آموزشی را باز نکنند، در آن ها هم نمی شکنند. این کلیدها در واقع نکته های باریک تر از مویی هستند که رعایت آن ها به بهبود مدیریت کلاس درس می انجامد
· سعی کنید چشم خود را به داشته های دانش آموزان بدوزید ، نه به نداشته های آنان.
· همه به محرک نیاز دارند ، تشویق نوعی محرک است .
· اگر دانش آموز درسی را خوب بفهمد ، از آن درس و کلاس راضی است .
· انتقاد سازنده را همیشه با بیان یکی از ویژگی های مثبت دانش آموز آغاز کنید.
· رفتار را سرزنش کنید ، نه شخصیت را . شما را دوست دارم ، اما کار شما را دوست ندارم .
· برای تسلط بر دانش آموزان ، ابتدا باید بر خودمان مسلط باشیم .
· همه ی شاگردان را حد متوسط بدانیم و انتظار معجزه از آن ها نداشته باشیم .
· در وجود دانش آموز ضعیف یا بد ، خوبی ها را بجویید و آن ها را تقویت کنید.
· هرگز دانش آموز را به کاری که نمی توانید ، تهدید نکنید؛ چرا که او طرف برنده خواهد شد.
· فرمول تنبیه را پاک کنید و فرمول تشویق را جایگزین کنید.
· بهداشت کلامی خود را رعایت کنید.
· دانش آموزان آن گونه که ما می خواهیم نمی شوند ، بلکه آن گونه که هستیم می شوند.
· برای رسیدن به هدف های خود در کلاس ، مثبت فکر کنید.
· برای اثر گذاری بر دانش آموزان ، ابتدا باید بر خواسته های آن ها توجه کنید .
· یاد ندهیم ، از هم یاد بگیریم . حاکم شدن یک سلیقه ، نه شدنی است نه مطلوب .
· چشم دانش آموز به رفتار ما و گوش او بر گفتار ماست . پس باید مواظب باشیم چه می کنیم و چه می گوییم .
· با روش تدریس دیروز نمی شود دانش آموزان امروز و فردا را آموزش داد.
· نظم کلاس نتیجه ی تدریس خوب است و تدریس خوب نتیجه ی طرح درس خوب .
· بهترین پادزهر معلم برای بد رفتاری دانش آموز این است که مایل باشد به دانش آموز کمک کند.
· برای آنکه به ذهن دانش آموز راه یابند ، ابتدا باید به دل او راه پیدا کنید.
· برای آنکه به ذهن دانش آموز راه یابید ، ابتدا باید به دل او راه پیدا کنید.
· تکالیف باید تابع توان دانش آموز باشد و مایه ی سرگرمی ، نه مایه ی عذاب .
1- مدیریت برنامههای آغازین
2- مدیریت زنگ تفریح
3- مدیریت شناخت فراگیران
4- مدیریت حضور و غیاب
5- مدیریت طراحی سایر برنامههای کنترلی
6- مدیریت برنامهریزی و سازماندهی فعالیتهای آموزشی
7- مدیریت بهرهجویی از ارتباطات عاطفی و کلامی مناسب با فراگیران
8- مدیریت ایجاد و اعمال ارتباطات، مناسب با فراگیران و همکاران
9- مدیریت اعمال روشهای انضباطی
10- مدیریت ایجاد انگیزه در میان فراگیران، شامل تشویق و
تأکید بر ویژگیهای مثبت آنان
11- مدیریت بهرهجویی از تجربهها و اندیشههای دیگران
12- مدیریت زمان
13- مدیریت برخورد
14- مدیریت آشناسازی همکاران با آخرین یافتههای علمی
و پژوهشی و بهرهجویی از این یافتهها
15- مدیریت بهرهجویی از اختیارات تفویضشده
16- مدیریت ایجاد گروه های دانشآموزی در امور مدرسه
17- مدیریت تشکیل و بهرهجویی از شورای دانشآموزان در کارهای مدرسه.
این 17 محور در واقع نشان دهنده آن است که تمام مسؤولیتها و کارهای
یک معاون مدرسه به تمام معنا مدیریتی است و معاون مدیر میانی مدرسه است
و بیشک چرخ اداره و رهبری مدرسه، بدون اراده و تدبیر او نخواهد چرخید.
هر یک از این 17 محور به شاخههای گوناگون تقسیم میشود که پیشبرد
اهداف موردنظر بسیار نقش اساسی را ایفا مینمایند.
یک معاو با تقسیمبندی هر یک از این محورها میتواند برای اداره
مدرسه خود، تدابیر مناسبی را در نظر بگیرد. مسلماً با همکاری
سایر همکاران و اولیا و دانشآموزان و از همه مهمتر خود فراگیران
میتوان مدرسهای پویا، پرتحرک و هدفمند به همراه جلوههایی از
الفت و دوستی و تفاهم در کنار آموزش بنیان نهاد.
املاي فارسي يكي از مهم ترين و اصلي ترين درس هاي دوره ي ابتدايي است كه در كسب مهارت در اركان ديگر زبان آموزي مؤثر است .، آشنا بودن معلم به ويژگي ها و روش هاي تدريس اين درس مي تواند در فرآيند آموزش آن كارآمد و اثر بخش باشد هدف كلي در آموزش املاي فارسي “ نوشتن درست صورت كلمات و جملات ” ؛ يعني ، املاي صحيح كلمات است .
|
||
در ایران قدیم، سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر 4 سال یک روز اضافه کنند و آن سال را سال کبیسه بنامند (حتما خوانندگان می دانند که تقویم فعلی که بنام تقویم جلالی
نامیده می شوند حاصل زحمات خیام و سایر دانشمندان قرن پنجم هجری است) هر 120 سال یک ماه جشن
می گرفتند و کل ایران این جشن برپا بود و برای این که بعضی ها ممکن بود یک بار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره ببینند (و بعضی ها هم این جشن را نمی دیدند) به
همین دلیل دیدن این جشن را به عنوان بزرگترین آرزو برای یکدیگر خواستار بودند و هر کسی برای طرف
مقابل آرزو می کرد تا آنقدر زنده باشی که این جشن باشکوه را ببینی و این به صورت یک تعارف و سنتی
بی نهایت زیبا درآمد که وقتی به هم می رسیدند بگویند 120 سال زنده باشی.
|
فعالیتهای نوشتاری کتاب فارسی هفتم | |
جهت استفاده دانش آموزان عزیز و همکاران بزرگوار(دانلود نمایید) |
|
فایل ضمیمه | |
گواهی عقل به دشوار بودن خودسازی پس از دورهی جوانی و سهل بودن آن در دورهی نوجوانی و جوانی، از آن روست که خودسازی متوقف بر شناخت، ایمان و عمل است. آموختن در سنین پائینتر زمینه و بستر بیشتری دارد ضمن اینکه ایمان در قلب سالم وارد میشود و قلب نوجوان و جوان سالم تر و به فطرت اوّلیه خود نزدیکتر است، عمل نیز برای تبدیل شدن به ملکهای نفسانی و عادتی صحیح، نیازمند تکرار و تمرین است و یافتن مهارت عملی در دوران بعد از جوانی به آسانی تحصیل نمیشود.
از پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل شده است:
«من تعلم فی شبابه کان بمنزلة الرسم فی الحجر و من تعلم و هو کبیر کان بمنزلة الکتاب علی وجه الماء.
کسی که در جوانی بیاموزد علم او همچون نقش بر سنگ ماندگار است و کسی که در حال پیری بیاموزد علم او همچون نوشته بر آب است.
این روایت بیان میکند که کسب معارف در جوانی آسانتر و ماندگارتر است. همچنین از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روایت شده است:
«اوصیکم بالشبان خیراً فانهم ارق افئدة، ان الله بعثنی بشیراً و نذیراً فحالفنی الشبان فخالفنی الشیوخ»
( شما را به نیکی دربارهی جوانان سفارش میکنم، زیرا قلب نرمتری دارند، خداوند مرا به پیامبری
برانگیخت تا مردم را نوید دهم و انذار کنم و پس از آن، جوانان با من پیمان بستند ولی پیران با من
مخالفت کردند)
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در نامهای خطاب به فرزند خود میفرماید: «انما قلب الحدیث کالارض
الخالیه ما القی فیها من شیء قبلته. فبادرتک بالأدب قبل ان یقسو قلبک و یشتغل لُبّک»
(دل جوان همچون زمین ناکشته است، هر چه در آن کشت کنند بپذیرد، پس تو را ادب آموختم پیش از
آنکه دلت سخت شود و خردت سرگرم چیزهائی دیگر شود.)
امام علی (علیهالسلام) در این نامه پذیرندگی و صفائی دل جوان و آمادگی عقل او را مورد توجّه قرار
داده و اقدام به تربیت را در این سنین مؤثر میداند.
هر روز زین خراب غم آباد می روند جمعی که هفته ی دگر از یاد می روند
این زندگی ، حلال کسانی که همچو سرو آزاد زیست کرده و آزاد می روند
علی اکبر گلشن آزادی( تخلص گلشن )
در سال ۱۲۸۰ شمسی در شهرستان تربت حیدریه - خراسان رضوی متولد شد.در مشهد درگذشت و آرامگاه او در خواجه ربیع مشهد می باشد.آثارش : گلشن آزادی ، گلشن ادب - داستان ها از باستان ها -در تهران چه دیدم و چه شنیدم- مثنوی شاهان وارونه بخت ، مثنوی گلشن شوق ، صد سال شعر خراسان.
این زندگی حلال کسانی که...دارای آرایه های تشبیه - تشخیص - تکرار و تضاد یا طباق و مراعات نظیر ، می باشد.
درون مایه ی بیت : (آزاد زیستن و آزادگی و وارستگی از تعلقات مادی )
ارتباط معانی ( قرابت معنایی ) :
آزادگان همچون سرو هستند که رو به خورشید قد می کشند و ایستاده می میرند.
زیر بارند درختان که تعلق دارند ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد ( حافظ )
ندارد ریشه در خاک تعلق سرو آزادم دلی آماده ی پرواز چون برگ خزان دارم ( صائب )
دل آزاد من گرد تعلق ، هیهات بارها ، سیل تهیدست از این خانه گذشت ( صائب )
به سرو گفت کسی ، میوه ای نمی آری جواب داد که آزادگان تهیدست اند
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است ( حافظ )
بند بگسل باش آزاد ای پسر چند باشی بند سیم و بند زر
آسوده زهرچه نیست می باید بود وآزاده زهرچه هست می باید بود
دل چو آزاد از تعلق شد منور می شود قطره ای کز موج ، دامن چید گوهر می شود( بیدل )
۱- کلمات هم آوا :
۲- کلمات هم نویس
۳- کلمات هم آوا و هم نویسه
واژه هایی هستند که تلفظ ( آوا )ی یکسانی دارند . اما از نظر نوشتن و معنی و اشتقاق متفاوتند. کلماتی مانند :
خویش : خود - فامیل / خیش : وسیله شخم زدن
حیات : زندگی / حیاط : فضای باز خانه
ارز : پول خارجی / ارض : زمین / عرض: پهنا
******************************************
******************************************
کلمات هم نویسه : از اسمش پیداست . واژه هایی که نوشتن یکسان دارند اما از نظر معنی و تلفظ متفاوتند.
کلماتی مانند :
مِهر : محبت ؛ ماه مهر / مُهر : وسیله چاپ دستی
گِل : خاک / گُل :
کُشتی / کِشتی
مسلم / مسلّم
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
گوهر مخزن اسرار همان است که بود حقه ی مِهر بدان مُهر و نشان است که بود
************************************
************************************
دسته دیگری از کلمات نیز وجود دارد که در کتاب فارسی راهنمایی نیامده اما آشنایی با آن به نظر ضروری می رسد .
کلمات هم آوا - هم نویسه :
کلماتی که در نوشتن و تلفظ یکسانند اما از لحاظ معنی متفاوتند. کلماتی مانند :
شیر : نام حیوان / شیر : شیر آب / شیر : شیر خوردنی
روان : جان / روان : جاری
سیر : نام گیاه سیر / سیر : غذا خورده - متضاد گرسنه
نه من از پرده ی تقوا به در افتادم و بس پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت
آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد
گلاب است گویی به جویش روان همی شاد گردد زبویش روان
****************************
****************************
کلمات ( هم آوا ) و ( هم نویسه ) در بحث آرایه های ادبی ، جناس ناقص نامیده می شوند .
کلمات ( هم آوا _ هم نویسه ) در بحث آرایه های ادبی ، جناس تام نامیده می شوند.
انشا
یعنی آفرینش ، نظم فکری ، پلی بین اندیشه و ارتباط با دیگران.